یاغموریاغمور، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 32 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 38 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

یاغمور بانو

مسافرت

  امروز صبح اتاقمون و حسابی جمع و جور کردم و از چند روز پیشم داشتم واسه بابایی حبوبات و امثال اون میپختم تا در نبودمون بتونه راحت تر و سریعتر غذا واسه خودش اماده کنه وقتی تصور میکنم فردا قراره راهی بشیم خیلی خوشحال میشم بعد ار چند سال دوری اگه خدا بخواد قراره بابامو ببینم اما بعد ار سیری تو رویاهام وقتی یاد بقیه افراد خونه میوفتم دلگیر میشم کاش امکانش بود و همه باهم میرفتیم مثل قدیما همه خونواده واسه چند روز هم که بشه کنار هم بودیم و کلی عکس و فیلم از لحظه به لحظمون میگرفتم تا توی یک همچین روزایی که پر از دلتنگیم پر از حسرت پر از عقده و نبود خانواده میذاشتم جلومو نگاه میکردم تا همه اونا برطرف میشد اما چه بد که همه عمرمو...
17 تير 1393

چند روز گذشته

                      سلام به تو  و  به پیش پیشوی نازم هفته ای که گذشت هفته تو بود اول بازی تو پارک بازی فروشگاه رفاه و بعد شنا تو استخر خانگی رفتی اون بالا چیکار؟چطوری رفتی هان؟ تلاش بی دریغ بابا و عمو علی برای باد کردن استخرت و حالا نوبت تو هست که استخر و پر کنی و در پایان لبخند رضایت جملات بیاد موندنی این هفته: بابا داشت به شوخی مشکونت میگرفت تو هو اون و به من چوغولی کردی و گف...
14 تير 1393

میهمانی خدا

                                       با سلام خدمت همه دوستان و خواندگان عزیز ماه نزول قران مبارک خدا قوت عزیزان                                                                ...
9 تير 1393

چند تا عکس از چند روز

                 سلام به همه دوست جونا و خوانندگان عزیز این چند روزی که برات ثبت نکردم و میخوام به روایت تصویز برات بنویسم اینجا قرار بود انا اینا بیان منم گفتم تا اب پر بشه برم یک سری به غذا بزنم و بیام اومدم دیدم شما زحمت شستن بلوز بابایی رو کشیدی و کار چندانی برا من نمونده صبحش خونه انا بودیم که داشتی با رو یخچالی ها بازی میکردی و اتل متل براشون میخوندی و عصر رفتیم پارک نور که تقریبا به همه وسایل بازیش با ترسم باشه سوار شدی البته به استخر توپ نرفتی و اقا پسر در تصویر هر کاری کرد تو هم بری تو نرفتی البته ...
1 تير 1393
1